عصرایران- "روغن مار" جدیدترین فیلم علیرضا داودنژاد این روزها در گروه هنر و تجربه اکران شده است.
این کارگردان پیشکسوت که پس از فیلم های "مرهم" و "کلاس هنرپیشگی" بار دیگر
به روزهای اوج فیلمسازی اش نزدیک شده بود در این فیلم نیز دست به تجربه
گرایی زده و به زعم خودش تلاش کرده تا سینما را به زندگی نزدیک کند.
داودنژاد در یادداشتی درباره این فیلم می گوید: « بعضی چیزها که در روغن مار میبینید: نمونهای از رابطه فرد و جمع و فوت و فنهایی که برای افسون جمع به کار گرفته میشود. صحنهای که در پیش و پس از اجرا و ضبط آن هیچ گونه ملاقات و گفتوگویی بین فیلمساز و بازیگران اتفاق نیفتاده است. داستانی که اجرایی مستند و پلانهایی تکرارناپذیر دارد. و چند سوال: آیا غنیسازی در سینما معنایی میتواند داشته باشد؟ آیا تنوع نامحدود متغیرهای دیداری – شنیداری زندگی روزمره را میتوان در قالب روایت رویت پذیر و قاببندی کرد؟ آیا دور شدن سینما از زندگی آن را به جهان اشباح مبدل نمیکند؟ آیا امواج دیجیتال علیرغم مجازی کردن محسوسات قاب سینما را به ساحل زندگی باز نمیگرداند؟ سینما به زندگی آری میگوید یا نه؟»
روغن مار جدیدترین ساخته علیرضا داودنژاد ، در سکوت کامل خبری ساخته شده است. مدت زمان این فیلم ۷۵ دقیقه است و فضایی تجربی دارد. او «روغن مار» را در شمال و بخشی از آن را در تهران فیلمبرداری کرده و بازیگران فیلم مثل تجربههای قبلی او از قبیل «کلاس هنرپیشگی» و «مصائب شیرین» از نابازیگرانی هستند که نسبت فامیلی نیز با او دارند.
داودنژاد در کارنامه فیلمسازی خود آثاری مثل «نیاز»، «مصائب شیرین»، «هوو»، «بچههای بد» و «مرهم» را دارد. این فیلمساز ۶۲ ساله از سال ۱۳۵۱ با نوشتن فیلمنامه وارد سینمای ایران شد و در سال ۱۳۵۴ «نازنین» نخستین فیلم خود را ساخت. در سال ۷۷ او با ساخت فیلم «مصائب شیرین» سینمایی را تجربه کرد که با مشارکت اعضای خانواده و کوچک کردن گروه فیلمبرداری شکل میگیرد. «روغن مار» با به حداقل رساندن گروه فیلمسازی ساخته شده است.
هوشنگ گلمکانی، سردبیر مجله فیلم درباره داودنژاد و فیلم جدیدش به هنر و تجربه می گوید: «پابهسنگذاشتههایی مثل ما (و داودنژاد) محض دلخوشکنک در چنین مواردی میگویند: «جوانی که به سنوسال نیست.» در اغلب موارد (مثل بیولوژی و فیزیک)، این جمله واقعا دلخوشکنک است اما در زمینه مورد بحث ما خوشبختانه مصداق دارد. برای فیلمسازی جوانانه فقط شناسنامه و تاریخ تولد ملاک نیست. ذهن باید جوان باشد. بهجرأت میتوانم بگویم علیرضا داودنژاد جوانترین فیلمساز میانسال سینمای ایران است. تا چند سال پیش، این عنوان را متعلق به داریوش مهرجویی میدانستم که اگر حالا دیگر «ترین» نباشد، یکی از آنهاست. این ذهن جوان و بهروز، آنها را مشتاق تجربهگرای و بازیگوشی با فرم و ساختار روایت میکند. جوان ماندن با این تعریف، در سینما یک ضرورت است. اگر فیلمسازی میخواهد کارش همچنان تر و تازه و دیدنی بماند باید ذهنش جوان باشد؛ ذهنش را مدام جوان و بهاصطلاح refresh کند. البته ممکن است کسانی این نوع فیلمهای تجربی را دوست نداشته باشند یا سینماگران عرصه سینمای عامهپسند اصلا آنها را مناسب عامه تماشاگر ندانند، اما اولا اقلیت تماشاگر هم که علاقهمند به ساختارهای غیرمتعارف است باید حق انتخاب داشته باشد، ثانیا منظورم از جوان بودن فقط به معنای ضدجریان بودن و کمتماشاگر بودن نیست. منظور این است که فیلمساز امروز، حتی اگر به سینمای کلاسیک علاقه دارد، باید از قالبهای کلیشهای عبور کند و آموزههای کلاسیک را هم با مقتضیات این زمانه بازتولید کند. همان کاری که مثلا ابوالحسن داودی هم در ساخته تازهاش «رخ دیوانه» کرد، او هم یکی از میانسالهای جوان سینمای ماست.»
این فیلم را می توانید در سینماهای آزادی، چارسو، فرهنگ، موزه سینما، سوره اصفهان و هویزه مشهد تماشا کنید.