صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۱۱۲۷۵۰۸
تاریخ انتشار: ۱۵:۱۰ - ۰۸ دی ۱۴۰۴ - 29 December 2025
باب سوم حکایت بیست و پنجم

با سعدی در گلستان : بگرد در همه اسبابِ مِلک و هستیِ او / که هیچ چیز نبینی حلال جز خونَش (+صدا)

ابلهی را دیدم سَمین، خِلعتی ثَمین در بر و مَرْکَبی تازی در زیر و قَصَبی مصری بر سر.

این حکایت را با خوانش مهرداد خدیر این‌جا بشنوید

عصر ایران ــ ابلهی را دیدم سَمین، خِلعتی ثَمین در بر و مَرْکَبی تازی در زیر و قَصَبی مصری بر سر.

کسی گفت: سعدی! چگونه همی‌بینی این دیبای مُعْلَمْ بر این حیوانِ لا‌یَعْلَمْ؟

گفتم:

قَدْ شٰابَهَ بِالْوَرَیٰ حِمارٌ
عِجْلاً جَسَداً لَهُ خُوارٌ

یک خلقتِ زیبا به از هزار خلعتِ دیبا.

به آدمی نتوان گفت مانَد این حیوان
مگر دُراعه و دستار و نقشِ بیرونش

بگرد در همه اسبابِ مِلک و هستیِ او
که هیچ چیز نبینی حلال جز خونَش

تمام حکایت های گلستان سعدی را با متن و صدا اینجا بخوانید و بشنوید

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200