روزنامه "جمهوری اسلامی" در سرمقاله خود نوشت:
از اواخر هفته گذشته، زمزمه مشاركت علاوي و مالكي در اداره دولت به صورت نوبتي در محافل سياسي پيچيد و اكنون عليرغم آنكه آن روزها جدي گرفته نشده بود، به نظر ميرسد به صورت جدي در مراكز تصميمگيري بغداد مطرح است.
اين طرح، كه سومين طرح آمريكا براي بلعيدن عراق در اين مرحله ميباشد، ميگويد: مدت 4 سال نخستوزيري عراق به دو مرحله دو ساله تقسيم شود و هر يك از رهبران دو ائتلاف العراقيه و دولت قانونمند يعني اياد علاوي و نوري المالكي به مدت دو سال عهدهدار پست نخستوزيري باشند.
اولين طرح آمريكا براي بلعيدن حكومت عراق بعد از روشن شدن نتايج انتخابات مجلس اين كشور و ناكامي ائتلاف العراقيه در به دست آوردن اكثريت مطلق كرسيهاي مجلس، اين بود كه به دليل اينكه ائتلاف العراقيه دو كرسي بيش از ائتلاف دولت قانونمند دارد، اياد علاوي استحقاق نخستوزير شدن دارد و او بايد كابينه آينده عراق را تشكيل دهد. اين طرح، با توجه به اينكه ائتلافهاي ديگر حاضر به همراهي با ائتلاف العراقيه نشدند، با شكست مواجه شد.
طرح دوم آمريكا، پيشنهاد رياست جمهوري به مالكي و نخستوزيري به اياد علاوي بود. اين طرح نيز شكست خورد و حتي تهديد علاوي به شروع جنگ داخلي هم نتوانست راه را براي نخستوزير شدن وي باز كند.
طرح سوم آمريكا، كه اكنون روي ميز رؤساي احزاب و ائتلافهاي عراقي است و در محافل سياسي اين كشور تا حدودي جدي گرفته شده، هرچند در ظاهر نوعي عقبنشيني علاوي و ائتلاف او تلقي ميشود لكن در باطن خود با شيطنتي همراه است كه از دو طرح قبلي خطرناكتر به نظر ميرسد. طرح اول، اصولاً زمينهاي براي اجرائي شدن نداشت، زيرا تعداد كرسيهاي لازم مجلس در اختيار علاوي نبود. طرح دوم نيز از اين نظر كه رياست جمهوري طبق قانون اساسي عراق فاقد اختيارات اجرائي است و بيشتر يك مقام تشريفاتي است نميتوانست ائتلاف را راضي نمايد، به ويژه آنكه ائتلاف ملي يعني جناحهاي قدرتمند صدر و مجلس اعلا و ساير همراهان آنها را نيز در برابر خود داشت كما اينكه ائتلاف كردها را نيز ناديده ميگرفت. اما طرح جديد، با توجه به اينكه از ظاهري فريبنده برخوردار است و ميتواند ائتلاف قانونمند را دچار وسوسه نمايد ولي در عين حال اهداف شومي را در خود پنهان كرده است، خطرناك به نظر ميرسد.
اگر طرح سوم آمريكا اجرا شود، علاوي چه دو سال اول را در اختيار بگيرد ياد و سال دوم را، اهداف آمريكا محقق خواهد شد. زيرا در صورتي كه مسئوليت دولت در دو سال اول به عهده او گذاشته شود، او به كمك اشغالگران آمريكايي اوضاع را چنان به دلخواه آمريكائيها به پيش ميبرد كه يا اصولاً زمينهاي براي نخستوزير شدن مالكي باقي نماند و يا اگر دولت را از علاوي تحويل بگيرد امكاني براي كار كردن نداشته باشد.
علاوي در اين دو سال به كمك آمريكا مهرههاي بعثي را به حكومت، ارتش و دستگاههاي امنيتي برخواهد گرداند و مجاري اقتصادي را نيز به كساني خواهد سپرد كه مورد نظر آمريكا هستند و با قدرت گرفتن اين مجموعه در زمينههاي سياسي، اقتصادي، نظامي و امنيتي جائي براي كار كردن افرادي مانند مالكي باقي نخواهد ماند.
در فرض دوم، يعني اگر نوري مالكي نخست وزيري را در دو سال اول عهدهدار شود و اياد علاوي در دو سال دوم اداره دولت را در اختيار بگيرد، در آن صورت علاوي با اقداماتي از جنس آنچه گفته شد زمينه را براي انتخابات سوم مجلس، كه مقدمه تشكيل دولت بعدي است، به گونهاي خواهيد چيد كه هيچ شانسي براي برنده شدن احزاب رقيب و يا حتي ورود آنها به انتخابات وجود نداشته باشد.
علاوي، به عنوان يك عنصر لائيك وابسته به آمريكا، اصولاً افكار و اعتقادات ضدديني و ضد ملي خود را پنهان نميكند، براي همكاري با بعثيها و سپردن مجاري امور حساس به آنها مشكل ندارد، نگاه او به مسائل امنيتي عراق با نگاه اشغالگران منطبق است و آمادگي دارد منافع ملي عراق را فداي منافع خود و اشغالگران و بعثيها كند. طبيعي است اگر چنين فردي زمام امور عراق را در دو سال پاياني حكومت در دست داشته باشد، كليه منافذ را به روي رقباي خود يعني كساني كه استقلال عراق و آزادي مردم اين كشور را ميخواهند و با ادامه سلطه اشغالگران بر عراق و قدرت گرفتن مجدد بعثيها مخالفند، خواهد بست و آنها را براي هميشه از رسيدن به قدرت محروم خواهد ساخت.
بنابراين، مقابله با طرح سوم آمريكا، عليرغم ظاهر فريبندهاي كه دارد، امري ضروري است كه احزاب عراقي به ويژه ائتلافهاي دولت قانون، ملي و كرد نبايد از آن غافل شوند. راه نجات عراق در اين مرحله اينست كه اين سه جناح با همديگر ائتلاف كنند و آمريكا را در طرحي كه براي بلعيدن عراق با ظاهري قانوني به صحنه آورده است ناكام نمايند.
در اين ماجرا، بحث شيعه و سني مطرح نيست، بلكه بحث اسلام گرايان و لائيكها مطرح است و خوابي كه آمريكا و مهرههاي شيطان بزرگ براي عراق ديدهاند اينست كه اين كشور را تحويل عناصر ضددين، وابسته به بيگانگان و بعثيهاي خونخوار بدهند، عناصري كه نه با شيعه سر سازگاري دارند و نه با اهل سنت. درست به همين دليل است كه رهبران احزاب غيروابسته بايد با كوتاه آمدن از بعضي خواستههاي خود زمينه را براي يك ائتلاف قدرتمند جهت تشكيل دولت فراهم نمايند تا آمريكا نتواند با روي كار آوردن علاوي، به اهداف شوم خود در عراق برسد.
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر