۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۶ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۳:۴۸
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۳۶۲۸۶
تاریخ انتشار: ۱۶:۳۵ - ۲۴-۰۶-۱۳۸۹
کد ۱۳۶۲۸۶
انتشار: ۱۶:۳۵ - ۲۴-۰۶-۱۳۸۹

محمد ارکون اندیشمند معاصر الجزایر درگذشت

http://t3.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcQmsVofn4-dZo37tAzuXAy0ApKAuEaBkLxlAJX9Ng9DJGuFJJc&t=1&h=205&w=136&usg=__9hRsWxgxKIbH6owly5W5PDs5U6E=

عصر ایران - محمد ارکون اندیشمند معاصر الجزایر سه شنبه شب در پاریس پایتخت فرانسه در 82 سالگی بعد از یک نبرد طولانی با بیماری درگذشت.

به گزارش سایت خبری الفارسیه نت، اركون يكي از روشنفكران مدرن جهان اسلام بود که ديروز در فرانسه دار فاني را وداع گفت.

ارکون در غنی بخشيدن به فرهنك وادبیات و کار پژوهشی و فکری در زمینه قرآن و مطالعات اسلامی، تاثير بسزايي بر دانشجويان ونسل جديد محققان در اسلام شناسي داشت.

از جمله دستاوردهای ارکون می توان به تالیف کتاب های"ویژگی های اندیشه کلاسیک اسلامی" ، "مطالعات اندیشه اسلامی" ،" اسلام دیروز و فردا "،" برای انتقاد از ذهن اسلامی "، " اسلام و عمل از اصالت "و" تقليد در معنا و اراده سلطه اشاره كرد.

   

زندگی و نظرات ارکون

پیش از این سایت همشهری آن لاین در مطلبی با عنوان "روشنفکر مسلمان مهاجر" درباره  زندگی و آرای محمد ارکون نوشت:

«با کار بر روی سه انگاره ناشناخته تفکر اسلامی در قالب علوم شرقی، با دو هدف جدایی‌ناپذیر روبرو شده‌ام: پربار ساختن تاریخ تفکر از راه عیان ساختن عوامل شناختی، عقلانی و ایدئولوژیک، تنش‌های میان مکاتب گوناگون فکری؛ به تحرک واداشتن تفکر اسلامی معاصر با معطوف ساختن توجه به مشکلاتی که این تفکر آنها را به عقب رانده، به تابوهایی که ایجاد کرده، مرزهایی که ترسیم کرده و افق‌هایی که این تفکر نگریستن به آنها را ممنوع ساخته و پایان داده است: همه اینها به نام این تفکر است که به تدریج  همانند حقیقتی مطلق تحمیل شده است.» محمد ارکون

محمد ارکون، استاد ممتاز سوربن، تاریخ تفکر اسلامی را در این دانشگاه تدریس می‌کرد. با این که وی در سرزمین مادری‌اش الجزایر و در فرانسه که از 50 سال پیش در آن‌جا سکونت دارد، نزد افکار عمومی شناخته شده نیست، از مدت‌ها پیش در سراسر دنیا شناخته شده و مورد توجه بوده است.

هنگامی که سخن از ارکون به میان می‌آید از متفکری در ابعاد بین‌المللی سخن گفته می‌شود. او، کسانی را که آثارش را می‌خوانند یا گفتارش را می‌شنوند، با هیجان یا عدم پذیرشی شدید مواجه می‌سازد.

همان‌گونه که خود ارکون توضیح می‌دهد، از دید بسیاری، اندیشه وی از تجربه‌های شخصی‌اش حاصل شده است. تا حد زیادی دلیل این امر آن است که او تجربه « غیرخودی بودن»‌ را داشته است (در برابر اروپایی‌ها، ‌الجزایری است و عرب‌ها او را «کبیل» می‌دانند...)، و خود را با نهادها یا برخی بحث‌های نهادی یا بنیادی درگیر می‌یابد. ارکون با تمایل به آشکار ساختن نکات پنهان، دغدغه تأمل در پیچیدگی پدیده‌ها را داشته است.

او می‌گوید: «هدف اصلی من به عنوان یک روشنفکر مسلمان، نتیجه آموزه‌های آکادمیک من نیست، که بیشتر در تجربه وجودی من ریشه دارد. در «اوران» وارد دبیرستان شدم و سپس در الجزیره به دانشگاه رفتم. در آن دوران، الجزایر مستعمره بود و من نیز مانند تمام مردم الجزایر پیوسته از مواجهه سخت و طاقت‌فرسا بین فرهنگ و زبان فرانسویان فاتح و فرهنگ اصلی الجزایری خویش، لطمه می‌خوردم ( به هر دو زبان بربر و عربی صحبت می‌کنم).

زمانی که در دانشگاه الجزیره درس‌هایی درباره اسلام فرا می‌گرفتم، به ویژه زمانی که در جامعه الجزایر، بین سال‌های 1950 و 1954پرسش‌های اساسی مطرح می‌شدند، همانند دیگران به شدت از فقر فکری کلاس‌های درس ناامید بودم. جنبش ملی آزادیخواهی ‌با پافشاری بر شخصیت عرب- مسلمان الجزایر به مخالفت با ادعای استعماری مبنی بر ارائه تمدن مدرن پرداخت. در پی این مواجهه سخت، در ابتدا تصمیم به درک شخصیت عرب- مسلمانی گرفتم که توسط جنبش ملی ارائه می‌شد و سپس در‌صدد آن برآمدم  که تعیین کنم تا چه حد می‌توان تمدن مدرنی را که‌ توسط قدرت استعماری ارائه می‌شود، همچون تمدنی جهانی در نظر گرفت.»

محمد ارکون به سال 1928 در روستایی کوچک در کابیل به دنیا آمد. خانواده فقیر، سنتی و مذهبی ارکون از «افراد فرودست» سلسله مراتب قبیله‌ای بنی‌ینی بودند. زبان اطرافیان وی عربی نیست، بلکه به زبان کبیل سخن می‌گویند و اسلامی که بدان اعتقاد دارند بسیار تحت تاثیر اعتقادات بربری نیاکانشان قرار دارد. با این وجود از سال 1880 مدرسه ابتدایی به سبک ژول فری در روستای ارکون وجود داشت. مشابه این مدرسه در سراسر خاک فرانسه وجود داشت که در آن زمان الجزایر را نیز شامل می‌شد.

کودکی محمد ارکون، که برادر ارشد در میان 8 خواهر و برادر بود ( برادر دیگر در سن 6 سالگی از دنیا رفت)، در دنیایی زنانه سپری شد. پدرش در یک خواربارفروشی در روستای «عین العربا» کار می‌کرد که در منطقه مهاجرنشین فرانسوی در شرق اوران قرار داشت. در 15 سالگی محمد به قصد ملحق شدن به پدرش، روستای زادگاهش را ترک کرد.

 وی تا آن زمان ملاقات‌های اندکی با پدرش داشت و بیشتر مواقع نقش «مرد» خانواده را بازی می‌کرد. این مهاجرت اولین ضربه روحی را به وی وارد کرد؛ چرا که ارکون خود را در محیطی یافت که بربری بودن او تحقیر می‌شد و او را به خاطر بربر بودن به سخره می‌گرفتند. در عین حال باید سطح زبان عربی و فرانسه خود را بالا می‌برد تا در جامعه پذیرفته شود.

او به تدریج معنای «در اقلیت بودن» را درک می‌کند: « خط سیر من، خط سیر فردی از اقلیت است: اقلیت در الجزایر، در کابیل که‌ امروزه نیز در اقلیت است و همیشه چنین بوده است. در الجزایر باید زبان فرانسه و عربی را فرا می‌گرفتم. برای من زبان عربی، زبان دوم محسوب می‌شود و زبان مادری‌ام نیست.

 این امر مشکلات بزرگی برایم ایجاد کرد و در مقایسه با دوران کودکی و بخش مهمی از نوجوانی‌ام که در روستای کوچکمان گذشت،‌ برای تطبیق با محیط جدید، تلاش فراوانی لازم بود. هنگامی که از روستای زادگاهم خارج شدم و برای اولین بار بر شهر چشم گشودم، ‌تمامی چالش‌ها را نیز دیدم. باید تطبیق می‌یافتم و جایگاه خویش را  پیدا می کردم . برای رسیدن به این هدف، راهی نیست جز اندیشیدن به آن چه که هستم. از خود می‌پرسیدم علت این تفاوت‌ها چیست. چرا باید تمامی این تفاوت‌ها را پشت سر بگذارم تا بتوانم در کشور خودم جایگاهی بیابم؟»

سرنوشت محمد جوان طوری رقم خورده بود که باید مانند پدرش خواربار فروش می‌شد. از قضای روزگار یکی از عموهایش که به استعدادهای محمد آگاه بود،‌ سر آن داشت که امکانات تحصیلات خوب را برایش فراهم سازد. بدین ترتیب ارکون یکی از معدود دانش‌آموزان مسلمانی بود که توانست وارد یک مدرسه فرانسوی شود. وی توانست به یمن نمرات خوبش برای ادامه تحصیل در مقطع متوسطه بورس تحصیلی بگیرد و تحصیلاتش را در مرکز آموزشی پر بلان (پدران سفید) ادامه دهد.

سپس در دانشگاه الجزیره، ابتدا در رشته ادبیات عرب و پس از آن در رشته حقوق، فلسفه و جغرافی ثبت نام کرد‌. اما درس‌هایی که در دانشگاه الجزیره ارائه می‌شدند، بسیار ناقص بود و محمد ارکون را سرخورده ساخت. سال‌هایی را که در دانشگاه الجزیره سپری کرد،‌ به ویژه از لحاظ یادگیری زبان عربی، لطمه بزرگی به وی وارد ساخت. ارکون پس از پایان تحصیلاتش در دانشگاه الجزیره، تصمیم گرفت ‌برای ادامه تحصیل به فرانسه برود. یک بازرس عمومی درس عربی در الجزایر با این عزیمت مخالف می‌کند که این امر روحیه‌سرکشی و بدگمانی نسبت به نهادها را در ذهن مرد جوان ایجاد می‌کند و هیچ‌گاه این حالت برطرف نمی‌شود.

در سال 1951‌ ارکون دانشجو بود و با وقوف به اهمیت رویکردهای مردم شناختی، در گردهمایی در باب جایگاه زن‌ کابیل درخشید. وی این گردهمایی را در روستای زادگاهش برگزار کرد که بازتاب خوبی داشت. در نهایت وی توانست برای امتحان پذیرش استاد در رشته زبان و ادبیات عرب در دانشگاه سوربن آماده شود. وساطت لویی ماسینیون- اسلام‌شناس- در این زمینه نقش بسزایی داشت.

در سال 1954، شب پیش از آغاز جنگ استقلال الجزایر، محمد ارکون در دانشگاه سوربن همکلاسی‌هایش را می‌بیند که هریک از آنها بعدها متفکرانی سرشناس شدند؛ از این میان می‌توان به رژی بلاشر،‌ روبرت برانشویگ و هنری لاوست اشاره کرد. در سال 1956 وی برای تدریس همزمان در دانشگاه و دبیرستان در شهر استراسبورگ انتخاب شد. در آن‌جا با «کلود کاهن» آشنا شد که او را به سوی رویکرد نوگرایانه تاریخ رهنمون شد. توسعه این رویکرد مدیون مارک بلوخ  و لوسین فور، تاریخ‌دانان مکتب آنال است.

جو روشنفکری فرانسه در آن دوران، تفکر ارکون را تحریک می‌کرد. در حقیقت در این دوران ساختارگرایی ، مردم‌شناسی ساختاری یا تحلیل نقادانه گفتمان [مفهوم دیسکور در پژوهش‌های ‌هابر ماس- مترجم] توسعه می‌یابد. در مقابل، محمد ارکون در حالی که به طور کامل همگام با مردم الجزایر، آزادی و اعتبارش را طلب می‌کند،‌ از گفتمان اتخاذ شده توسط انقلاب ‌راضی نیست. این نارضایتی به ویژه در مواردی بروز می‌کند که به ترکیب چندگانه ملت الجزایر و گوناگونی اسلام در این کشور مربوط می‌شود؛ دو حقیقتی که انقلاب آنها را انکار می‌کند.

ذهن جویای ارکون وی را به سویی هدایت می‌کند که به اومانیسم عربی قرن دهم، به ویژه تفکر مسکویه، علاقه‌مند می‌شود. وی این مطلب را به عنوان موضوع رساله دکترایش برمی‌گزیند که در سال 1970 با موفقیت از آن دفاع می‌کند (این رساله در سال 1982 به چاپ رسید).

 برخی از کتاب‌های وی عبارتند از: تفکر عربی(1974)، اومانیسم عربی قرن دهم( 1982)، اسلام، دین و جامعه(1982)،‌ قرائت‌های قرآن(1982)،‌ رساله‌ای در باب تفکر اسلامی(1984)،‌ نقدی بر منطق اسلامی(1984)،‌ اسلام، اخلاق و سیاست (1986)،‌ دریچه‌هایی رو به اسلام (1986)، از منهتن تا بغداد: ورای خیر و شر( 2003).

ارسال به دوستان
هشدار رادان به رؤسای پلیس: در توقیف خودرو بی حجاب ها زد و بندی برای یدک کشی و پارکینگ ایجاد نشود استوری هادی چوپان برای توماج صالحی؛ درخواست از رهبری (+عکس) عباس عبدی: ضربه ایران به اسرائیل پیروزی راهبردی بود /جذب حمایت مردم از این حمله در تعارض با برخورد با زنان در خیابان ها است دیدنی های امروز؛ از سالگرد نسل کشی ارامنه تا اعتراضات دانشجویی در آمریکا کشفی تازه و متفاوت از تصور پیشین درباره مرز میان مرگ و زندگی محروم‌ ترین و برخوردارترین استان‌ های کشور کدامند؟ جمیله علم‌الهدی، «بانوی اول ایران» در پاکستان! (+عکس) مقایسه نرخ رشد اقتصادی ایران در میان اقتصادهای بزرگ دنیا (+جدول) بازگشت آخرین پادشاه مصر پس از ۷۲ سال غیبت (+عکس) عروس بزرگ امام خمینی درگذشت؛ معصومه حائری که بود؟ جزئیات تذکر رهبری درباره گشت ارشاد جانشین فرمانده سپاه : عملیات «وعده صادق» صهیونیست ها را مضحکه تمام جهان کرد / دشمنان از هر راهی التماس کردند تا جمهوری اسلامی اقدامی نکند، اما در این عملیات تصمیم حیدری گرفته شد سرکوب اعتراضات دانشجویی حامیان فلسطین در دانشگاه های آمریکا با گارد ایالتی  (+عکس) رییس سازمان سنجش : برخی ابزارهای جاسوسی کنکور را در بدن کار گذاشتند رییس دانشگاه شاهد خبر داد: بورسیه برای دانشجویان کشورهای جبهه مقاومت
وبگردی