در حالي كه مسئولان انتظامي، از كشف شبكههاي سازماندهيشده فساد براي تخريب امنيت اجتماعي و فرهنگ ايراني ـ اسلامي در تهران خبر ميدادند، روزنامه معتبر «لوسآنجلستايمز» در گزارش مشروحي، از تعدادي از اين شبكهها كه در پوشش محافل زيرزميني مد در تهران فعال هستند، خبر داد.
به گزارش بازتاب، اين روزنامه مينويسد: اين امر نخست از يك پيام كوتاه آغاز شد كه دريافتكنندگان آن را به محلي براي يك مراسم سري دعوت ميكرد. يك مكالمه مرموز تلفني هم به دنبال آن رخ ميداد. زني پرسيد: «چه كسي شما را معرفي كرده است؟»، «چه كسي را ميشناسيد؟» مردي سوار بر پرايد هاچبك كرهاي نزديك شد و كاغذي را به ماشين ما داد؛ كروكي آپارتماني در شمال پايتخت.
در آنجا مردان و زنان با كت و شلوار و روسري به لابي آپارتمان وارد ميشوند. چهرهها كمي عبوس بود. مرد جواني مدارك آنان را كنترل ميكرد تا از جعلي نبودن آنها مطمئن شود و سپس به آنان اجازه ورود به پلكان و ورود به درياي پوست و عطر را ميداد.
موسيقي در سالن و ... و جمعيتي كه با عوض كردن لباس خود، چهره ديگري به سالن داده بودند. يك فرش قرمز در وسط و مانكنهايي كه در پارچههاي ساتن و ابريشم آن را اشغال كرده بودند.
آزيتا 46 ساله، يكي از طراحان كه همراه دختر بيست سالهاش شركت كرده، ميگويد: «همه زنها جذب صنعت مد شدهاند. ما به اين علت عاشق مد (مختلط) هستيم كه روحانيون از آن متنفرند».
به رغم مبارزه شديد دولت با بدحجابي در خيابانها، هنوز هم تنوعطلبي و پيروي از مد در ايران وجود دارد.
سامي 23 ساله، طراح يك مدل كه در آن روز نمايش داد، ميگويد: «من از مسئله اتمي ايران باخبرم و ميدانم كه چه اتفاقي ميافتد. مطمئنا من هم نگران هستم، اما نميتوانم كاري انجام بدهم؛ بنابراين، زندگي خودم را ميكنم. من عاشق ايران هستم. عاشق دوستپسرم هستم و به همين دليل اينجا را دوست دارم».
در تهران كه 28 سال از انقلاب اسلامي آن ميگذرد، نمايش مدهاي اسلامي رايج است، ولي تقريبا تاكنون نمايش مد مختلط زنان و مردان در ايران نبوده است و حتي يكي از ISPهاي ايراني از فيلتر شدن جستجوي كلمه «fashion» در سايت گوگل خبر ميدهد.
اما همه مشكلات سياسي و اقتصادي ايران، مانع نشده تا صدف سي ساله، طراح اصلي اينگونه نمايشهاي مد شود. او روزها و شبهاي زيادي را بيخوابي كشيده است تا اين برنامه را طراحي و ساماندهي كند.
وي يك طبقه از ساختمان والدينش در شمال تهران را با تغييراتي در اتاقها به يك سالن مد تبديل و در اقدامي خطرناك، سايت اينترنتياش را نيز راهاندازي كرده است. او با شش مدل (مانكن) قرارداد بسته است كه چهار نفر آنان خارجي هستند. او ميگويد كه ميتوانسته از مدلهاي ايراني نيز استفاده كند، اما اندام آنان مطابق استانداردهاي بينالمللي نبوده است.
او و دوست پسرش، سرانجام در ازاي 1000 دلار مكاني را براي برگزاري مراسم خود به صورت گسترده پيدا و البته تعهدي امضا ميكنند كه همه زنها شئونات اسلامي را در محل رعايت كنند.
اما با بازگشايي مراسم همه اين قوانين نقض ميشود. ميثم 23 ساله هنرمند آرايشگر، كار آرايش صورت مدلها (مانكنها) را بر عهده دارد. صداي موسيقي و فلاشهاي دوربينها در سالن نمايش پخش ميشود و البته بايد متوجه باشيم كه همه زنان و مردان حاضر در اين مجلس، خطر بازداشت شدن را به جان خريدهاند.
سامي كه شش سال را در امارات به اين كار مشغول بوده و سال گذشته به ايران بازگشته است، ميگويد: «من براي اين كار عالي هستم، ولي كمي ميترسم. مدل (مانكن) بودن در تهران به معني مخفي شدن است. طراحان زماني كه ما را بخواهند، به ما زنگ ميزنند و مردم نيز در آخرين دقيقه دعوت ميشوند. كسي آدرس را نميداند. همه چيز در ايران اينگونه است؛ همه چيز مخفي است».
در پايان، صدف و همكارانش، همگي به صحنه ميآيند تا پاسخگوي احساسات قوي تماشاگران باشند.
قيمت بليت اين مراسم از 130 دلار به 760 دلار افزايش يافته است؛ كشوري كه حقوق معلمانش، سالانه 2500 دلار است، به راحتي با يك شب (نمايش مد) هزينه اجاره مكان خود را به دست ميآورند.
به نظر، دولت ايران نيز تا زماني كه اين مسائل چندان به چشم نيايد، مايل به متلاشي كردن آنها نيست.
مردم ايران با توجه به فضاي موجود در جامعه، به نظر به جاي عبور از مرزهاي سياست، مرزهاي مد را رد كردهاند.
پرستو 29 ساله، مترجم نيمهوقت، پس از مراسم ميگويد: «من شوكه شده بودم؛ چراكه اين نخستين باري بود كه چنين چيزي را در كشورم ميديدم. ابتدا باور نميكردم، اما كمكم فضاي ايجادشده توسط هموطنانم عادت كردم. واقعا لذت بردم و بار ديگر شوكه نخواهم شد».