مهدی عظیمی میرآبادی معتقد است که سینمای سالنی مثل یک بیمار مرگ مغزی است که فعلا با دستگاه زنده نگه داشته شده است.
این تهیهکننده و مدیرعامل پیشین انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس که فیلم «عینک» به کارگردانی رضا آقایی را آماده اکران دارد، با اشاره به برنامهریزیهایش برای نمایش عمومی این فیلم در گفتوگویی با ایسنا بیان کرد: «عینک» فیلمی در حوزه کودک و نوجوان است که در جشنواره بینالمللی فیلم کودک و نوجوان اصفهان جایزه بهترین فیلمنامه را گرفت و در چند جشنواره داخلی و خارجی هم یا شرکت کرده یا مقام به دست آورده و قصد داریم اگر شرایط فراهم باشد همزمان با بازگشایی مدارس در مهر و آبان امسال آن را اکران کنیم.
عظیمی درباره اینکه با توجه به گیشه کمرونق این روزهای سینما و اینکه از فصل پاییز تب و تاب مسابقههای جام جهانی فوتبال هم آغاز میشود، چه پیشبینیای از وضعیت اکران فیلمش خواهد داشت؟ گفت: متاسفانه به دلایل مختلف مثل باندبازی، مافیا و نظارت مخدوش، خروجی وضعیت ما یک سینمای منفعل شده که ماههای رمضان، محرم، صفر و مسابقات فوتبال روی آن تاثیر میگذارد، اما سینما روی آنها هیچ تاثیری ندارد یعنی وقتی سینما برای خود اتوریته و شخصیت نداشته باشد دیگران برایش تصمیم میگیرند. برای این سینما باید خارج از حب و بغض و توجه به منافع فردی بررسیهایی صورت گیرد و راهکارهایی که حتماً وجود دارند، به کار گرفته شوند تا سینما از این وضعیت نجات پیدا کند. متاسفانه سینمای سالنی ما سالها پیش مُرده و تلاش زیادی شد که زنده بماند و الان هم به زور دستگاههای نگهدارنده در کماست، مثل یک بیمار مرگ مغزی شده است.
او با اشاره به اینکه تلاشی برای حل شدن مشکلات سینما انجام نگرفته و به همین دلیل به این شرایط افتادهایم، ادامه داد: در حال حاضر کل مدیریت سینمایی کشور اعم از مدیریت دولتی وصنفی و تولید تمام زور و توان خود را صرف نگه داشتن سینمای سالنی کرده و به بقیه مسائل توجه نمیکند. یک زمانی سینمای سالنی ما ۲۰ میلیارد تومان فروش داشت و همان زمان شبکه نمایش خانگی نزدیک به ۸۰۰ میلیارد تومان رشد داشت، اما مدیران وقت به جای تلاش برای استفاده از آن شرایط و نجات سینما، بر سینمای سالنی اصرار کردند. این در حالی است که سینمایی سالنی فقط یک بخش از سینماست و سینمای آنلاین و ویاودی و شبکه نمایش خانگی بخشهای دیگر آن هستند و ما به هیمن یک بخش گران و پرهزینه چسبیدهایم.
وی افزود: برای این وضعیت همیشه بهانههایی مثل مناسبتهای مختلف، مسابقات بینالمللی، جشنوارهها، بیپولی مردم، بیکفایتی و هزار بهانه دیگر میتوان آورد تا بگوییم چرا کارهایی که باید، انجام نمیشود اما اصل ماجرا این است، مدیریتی که باید تشخیص دهد سینمای درست کدام است هنوز به معنای اجرایی وارد عمل نشده و همچنان اصرار بر سینمای سالنی است؛ سالنهایی که چند 10 میلیارد قیمت دارند و باید در سال آورده داشته باشند اما هیچ چیزی ندارند و این سالنها همه بخاطر مدیریت اکران زیانده شدهاند.