۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۲:۲۵
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۷۱۱۳۸
تاریخ انتشار: ۰۲:۲۹ - ۰۶-۱۰-۱۴۰۱
کد ۸۷۱۱۳۸
انتشار: ۰۲:۲۹ - ۰۶-۱۰-۱۴۰۱
نگاهی به کتاب «ده روز با داعش»

آن‌ها از اسلام فقط ریش را می‌بینند

آن‌ها از اسلام فقط ریش را می‌بینند
رامي، دانشجوي 27 ساله رشتۀ تاريخ، به اين دليل كه نيروهاي آمريكايي مادرش را در برابر چشمان او به ضرب گلوله كشته بودند، به تروريست‌های داعش پيوسته بود.

  عصر ایران؛ جمشید گیل - كتاب «ده روز با داعش» اثر تحقيقي يورگن تودنهوفر روزنامه‌نگار آلماني است كه لايه‌هاي عميق‌تري از داعش را نشان مي‌دهد. اين كتاب نتيجۀ تحقيقات ميداني و اينترنتي تودنهوفر در يك دورۀ تقريبا هفت‌ساله (از 2007 تا 2014) است. علی عبداللهی و زهرا معین‌الدینی کتاب را ترجمه کرده‌اند و ناشر آن انتشارات کوله‌پشتی است.

  تودنهوفر براي شناخت بنيادگرايان مسلمان به عراق رفته بود كه كم‌كم گروه داعش متولد شد و او مطالعاتش را روي داعش متمركز كرد. نگارش اين كتاب در زماني به پايان رسيد كه داعش هنوز در سوريه فعال بود.

  تودنهوفر بابت اين كتاب و نيز بابت گزارش‌ها و تحليل‌هايش از شرايط عراق و سوريه، در چشم سياستمداران آلماني و كلاً در جهان غرب روزنامه‌نگار چندان محبوبی نيست ولي او به نظر خودش كوشيده است تا ريشه‌هاd تروريسم در جهان اسلام را منصفانه براي افكار عمومی جهان غرب ترسيم كند.

یورگن تودنهوفر

آن‌ها از اسلام فقط ریش را می‌بینند

 برخي از سياستمداران آلماني به‌ او لقب «دوست بشار اسد» را اعطا كرده‌اند ولي تودنهوفر خودش را روزنامه‌نگاري می‌داند كه در طريق كشف حقيقت است و در اين راه به نداي وجدانش گوش داده است.

  او هر جنگي را غير منصفانه مي‌داند و در هيچ جنگي، يكي از طرفين را كاملا بري از خطا و ديگري را كاملا خطاكار نمي‌داند.

تولد  داعش

  تودنهوفر صريحا مي‌گويد «داعش فرزند جنگ عراق در سال 2003 ميلادي است.» وي در فصل اول كتابش، با گزارشي موجز و روشن، نشان مي‌دهد كه داعش چگونه به وجود آمد.

  نخستين ديدار تودنهوفر با يكي از جنگجويان داعش در اوت 2007 رقم مي‌خورد: رامي، دانشجوي 27 ساله رشتۀ تاريخ، به اين دليل كه نيروهاي آمريكايي مادرش را در برابر چشمان او به ضرب گلوله كشته بودند، به تروريست‌های داعش پيوسته بود.

  رامي از تودنهوفر مي‌پرسد «شما اگر جاي من بوديد چه مي‌كرديد؟» و تودنهوفر به خوانندۀ كتابش مي‌گويد: «اتخاذ مواضع شرافتمدانه دربارۀ مقاومت و تروريسم، وقتي آدم خودش در رفاه و صلح كل زندگي مي‌كند، كار ساده‌اي است. آيا به قدر كافي در اين مسئله تامل كرده‌ايم كه در درون كسي كه كمربند انفجاري به خودش مي‌بندد و به هوا مي‌رود، پيش از اين اقدام چه اتفاقي افتاده است؟»

آن‌ها از اسلام فقط ریش را می‌بینند

  رامي به تودنهوفر مي‌گويد: اگر شماها بساط حمله و تحقيرتان را برچينيد و بس كنيد، اگر شما از سرزمين‌هاي ما بيرون برويد، آن وقت القاعده هم خودبه‌خود گورش را گم مي‌كند.»

  اما پيدايش داعش، مطابق گزارش تودنهوفر، چگونه رخ داد؟

  از سال 2003 ابومصعب الزرقاوي، اردني 37 سالۀ سني‌مذهب، شخص اول القاعده در عراق مي‌شود. زرقاوي تا پيش از حملۀ آمريكا به عراق، با حزب «توحيد و جهاد»ش قصد داشت شاه اردن را از تخت به زير كشد اما وقتي كه ديد حكومت عراق سرنگون شده و دولت آمريكا صد دام نهاده‌‌ست پي كشتن صدام، به عراق آمد و دوهزار جنگجوي عراقي را دور خود جمع كرد و از درِ كشتار تروريستي شيعيان و پليس‌هاي عراقي درآمد.

  در پاييز 2004، گروه ترور او «شعبۀ القاعده در عراق» نام گرفت و به اين ترتيب، زرقاوي شخص اول القاعده در عراق شد.

  البته در كنار القاعده، نيروهاي اجتماعي ديگري هم عليه آمريكايي‌ها مبارزه مي‌كردند ولي واشنگتن نياز داشت از زرقاوي شيطاني پليد بسازد تا ادامۀ حضورش در عراق براي افكار عمومي ايالات متحده موجه باشد. بنابراين از او تروريستي ساختند كه همه‌جا حضور دارد.

  قساوت زرقاوي در كشتار مردم غيرنظامي به حدي بود كه سرانجام ايمن الظواهري، نمايندۀ بن‌لادن، با ارسال نامه‌اي به زرقاوي، اظهار ناراحتي كرد كه در حملات انتحاري افراد وي، غير نظاميان بيش از حد لازم به قتل مي‌رسند. بيشتر قربانيان نيز شيعه بودند نه آمريكايي.

  اگرچه در ژوئن 2006، آمريكايي‌ها با دو بمب پانصد پوندي زرقاوي را در بعقوبه راهي ديار عدم كردند ولي نبرد نيروهاي القاعده ادامه پيدا كرد. پس از اين واقعه، گروه «القاعده در عراق» به گروه «دولت اسلامي در عراق» تغيير نام داد.

ابومصعب زرقاوی

آن‌ها از اسلام فقط ریش را می‌بینند

  با ادامه‌يافتن حملات تروريستي، نيروهاي آمريكايي به تدريج دچار خستگي شدند و از كشف سلاح‌هاي كشتار جمعي هم خبري نبود. در نتيجه آمريكا استراتژي‌اش را عوض كرد و با پرداخت‌هاي سرسام‌آور، با قبايل سني ازهم‌پاشيده يك قرارداد نظامي بست و آن‌ها را مسلح كرد تا نيروهاي بدنام «دولت اسلامي در عراق» را عقب برانند.

  در سال 2011 كه نيروهاي آمريكا به مراكز پشتيباني خود عقب‌نشيني كردند و حضورشان در عراق كمتر شد، گروه‌هاي شبه نظامي سني، كه تا پيش از آن از حمايت مالي آمريكا در مواجهه با «دولت اسلامي» برخوردار بودند، به حال خود رها شدند. دولت عراق هم كار چنداني براي بهبود معيشت آنها انجام نمي‌داد. اعضاي سابق حزب بعث هم در شرايط سياسي و معيشتي بدي به سر مي‌بردند.

  پس از اينكه دولت اسلامي عراق (نيروهاي زرقاوي) تضعيف شد، ديگر آمريكايي‌ها به نظاميان سني پولي پرداخت نمي‌كردند. دوباره شمار زيادي از جوانان سني بيكار و بي‌پول شده بودند.

  در آوريل 2010، سركردگان دولت اسلامي عراق، ابوايوب المصري و ابوعبدالله الرشيد البغدادي در حملات هوايي آمريكا كشته شدند.

تكامل داعش با  قاچاق اسلحه

  در مه ‌2010 دكتر ابوبكر البغدادي 38 ساله، رهبري باقي‌مانده نيروهاي اين گروه را بر عهده گرفت. در اين زمان، دولت اسلامي عراق هنوز زيرمجموعۀ القاعده بود.

  در سال 2011، برخي از فرماندهان ارتش صدام به گروه دولت اسلامي عراق ملحق شدند و اين گروه شديدا تقويت شد. پس از اينكه جنگ مسلحانه عليه بشار اسد آغاز شد و موفقيت‌هايي هم به دست آورد، ابوبكر بغدادي سازمان جبهه‌النصره را با رهبري ابومحمد الجولاني در پايان سال 2011 در سوريه تاسيس كرد. اما چون القاعده و شعبه عراقي دولت اسلامي، در سوريه محبوبيت چنداني نداشتند رابطه جبهه‌‌النصره و گروه ابوبكر بغدادي مخفي ماند.

  عربستان و قطر و آمريكا و فرانسه و انگليس كه در تلاش بودند حكومت بشار اسد را سرنگون كنند، پول و سلاح فراواني به سوريه ارسال كردند؛ سلاح‌هايي كه به نظر نويسندۀ كتاب، باعث شدند از دل يك رشته‌تظاهرات مسالمت‌آميز، يك جنگ داخلي بيرحمانه و ويرانگر سر بر آورد.

  به هر حال سلاح‌ها با موافقت دولت آمريكا، در كانتينرها و محموله‌هاي عظيم، با كشتي و هوايپما راهي تركيه و از آن‌جا هم به سوريه صادر شدند. مسيرهاي كوچك‌تر قاچاق اسلحه بعدها از لبنان و سپس از عراق شكل گرفت.

  سلاح‌ها تحويل اپوزيسيون مسلح بشار اسد داده مي‌شد ولي تودنهوفر مي‌گويد كشورهاي غربي و عربي اين را خوب مي‌دانستند كه بعدها همين سلاح‌ها به دست نيروهاي تروريستي خواهد افتاد.

آن‌ها از اسلام فقط ریش را می‌بینند

  در نتيجۀ اين وضع، در سوريه بازار پررونق و سودآور تجارت اسلحه شكل گرفت و اغلب سلاح‌هاي ارسال شده براي اپوزيسيون ميانه‌روي حكومت اسد، به سازمان‌هاي نزديك به القاعده فروخته شد.

  "خیرینِ فردی" هم از كويت و عربستان مبالغ هنگفتي پول، ميليون‌ها اسلحه و انبوهي از جنگجويان را روانه سوريه كردند. طبيعتا بخش اعظم اين پول و سلاح به دست گروه‌هاي افراطي افتاد.

  تا سال 2013، جبهةالنصره آن قدر در سوريه قدرت گرفت كه ابوبكر بغدادي لازم دانست به طور علني توضيح دهد كه جبهة‌النصره چيزي غير از دولت اسلامیِ عراق در سوريه نيست.

  سپس او از ابومحمد جولاني درخواست بيعت كرد ولي جولاني از اين كار سر باز زد و ترجيح داد با رهبر القاعده، ايمن الظواهري، بيعت كند تا تشكيلاتش در سوريه شعبه‌اي بزرگ از يك مركز باشد نه شعبه‌اي از يك شعبه.

   ظواهري از بغدادي خواست النصره و دولت اسلامي عراق كماكان از هم جدا باشند تا هر يك از اين دو سازمان بتواند بر مناطق تحت كنترل خود تمركز كند. بغدادي اين درخواست را نپذيرفت و اعلام كرد از اين به بعد النصره بخشي از داعش يا همان دولت اسلامي عراق است.

  ظواهري و جولاني از او تبعيت نكردند، بغدادي رسما از القاعده گسست و جولاني را جزو خوارج و مرتد اعلام كرد. اين فتواي بغدادي باعث شد نيمي از جنگجويان النصره جولاني را ترك كنند و به سوي بغدادي در عراق بروند و با او بيعت كنند.

  رقه و شمال شرقي سوريه تحت‌كنترل بغدادي قرار گرفت و او نام گروه خود را از «دولت اسلامي عراق» به «دولت اسلامي در عراق و شام» تغيير داد. البته بعدها اين نام را كوتاه كرد و فقط «دولت اسلامي» را باقي گذاشت؛ چراكه معتقد بود داعش محدودۀ جغرافيايي ندارد و جهاني است.

  تودنهوفر مي‌نويسد وقتي كه بغدادي رسما خليفۀ دولت اسلامي شد، 6 ميليون نفر در حوزۀ دولت اسلامي زندگي مي‌كردند.

  بازگشت به تصوير كلاسيك مسلمان بنيادگرا

  تا پيش از حادثۀ يازده سپتامبر، تلقي اكثر متخصصان بنيادگرايي اسلامي در جهان غرب اين بود كه بنيادگرايان مسلمان غالبا آدم‌هاي فقير و نافرهيختۀ جوامع اسلامي‌اند كه در افغانستان و الجزاير و ساير كشورهاي اسلامي (و گاه غيراسلامي) مشغول مبارزه مسلحانه‌اند.

  پس از حادثۀ يازده سپتامبر فاطمه مرنيسي، محقق جهان عرب، با بسياري از زندانيان آن واقعه مصاحبه كرد و نتايج گفت‌وگوهاي او با بنيادگرايان مسلمان در آغاز قرن بيست‌ويكم، تصوير مسلمان بنيادگرا را به كلي متفاوت از قرن بيستم ترسيم كرد.

  بنيادگرايان تروريستي كه مرنيسي با آن‌ها مصاحبه كرده بود، غالبا از خاستگاه اجتماعي و پايگاه طبقاتي متوسطي برخوردار بودند و سطح تحصيلات و همچنين ميزان رفاه خانواده‌شان بالاتر از آن چيزي بود كه پيشاپيش تصور مي‌شد.

  بنابراين محققان "بنيادگرايي" در جهان غرب به اين نتيجه رسيدند كه بنيادگرايان و تروريست‌هاي جهان اسلام را نه در طبقات فرودست و محروم جهان اسلام يا جهان غرب، بلكه بايد در اقشار گوناگون طبقۀ متوسط كشورهاي غربي و اسلامي پيدا كنند.

  اما تصويري كه يورگن تودنهوفر از تروريست‌هاي وهابي و شبه‌وهابي، چه پيش از پيدايش داعش و چه پس از پيدايش آن، در كتابش ترسيم مي‌كند، كم‌وبيش همان تصوير كلاسيك بنيادگراي مسلمان را براي خواننده تداعي مي‌كند.

  تودنهوفر در فصل نخست كتاب بر اين نكته تاكيد دارد كه جوانان مسلمان سني‌مذهب قبايل گوناگون عراق، در اثر فقر مالي به همكاري با آمريكا براي نابود كردن نطفۀ داعش در عراق روي آوردند ولي وقتي كه ديگر از پرداخت‌هاي مالي آمريكايي‌ها خبري نشد، در اثر فقر و بيكاري به تدريج به داعش پيوستند.

آن‌ها از اسلام فقط ریش را می‌بینند

  فصل سوم كتاب «ده روز با داعش» حاوي چت‌هاي اينترنتي تودنهوفر با مبارزان اروپايي داعش است كه اكثر آن‌ها هم آلماني هستند. اين گفت‌وگوها در مجموع نشان مي‌دهد كه اعضاي اروپايي داعش، از حيث خاستگاه اجتماعي و موقعيت طبقاتي و سطح فرهنگي، وضعيت مطلوبي در جوامع اروپايي ندارند و در مجموع به لحاظ طبقاتي و فرهنگي جزو اقشار فرودست و مستضعف‌اند.

  اينكه چرا چنين امري مجددا در بافت اجتماعي گروه‌هاي افراطي و تروريست جهان اسلام حادث شده، البته سؤالي است كه پاسخ‌دادن به آن چندان آسان نيست ولي شايد كاسته‌شدن از شمار شهروندان عربستانيِ تروريست‌هاي سني‌مذهب جهان اسلام در دهۀ اخير، يكي از علل اين امر باشد.

  بسياري از زندانيان حادثۀ يازدهم سپتامبر، شهروندان عربستان يا كشورهاي اسلامي مرفه‌تر قارۀ آفريقا بودند اما داعشي‌ها، جوانان دوران فلاكت اقتصادي عراق و سوريه يا مسلمانانِ اروپايي‌ِ حاشيه‌نشيني بودند كه تمام دردشان توهين جهان غرب به اعتقادات اسلامي نبود بلكه طعم نابرابریِ اقتصادي در جوامع سرمايه‌داري را نيز كاملا چشيده‌اند و از اين موضوع عميقا رنج برده‌اند.

  علاوه بر اين، بايد به اين نكتۀ مهم نيز توجه داشت كه زندانيان سياسي پس از حادثۀ يازده سپتامبر، كه فاطمه مرنيسي با جمعي از آن‌ها گفت‌وگو كرده بود، در قياس با لشكر انبوه داعش و جبهةالنصره، جمع قليل و كم‌شماري بودند و طبيعتا وضعيت اقتصادي و فرهنگي آن‌ها نمي‌تواند تصوير كاملي از بافت اجتماعي افراطيون تروريست جهان اسلام ترسيم كند.

  با اين حال، نكتۀ جالب اين است كه بسياري از اين افراد به هيچ‌وجه قبول ندارند كه تروريست اند.

  اين اسلام نيست

  سليم جهادگری 20 ساله، كه در فصل سوم كتاب چت مفصل او با تودنهوفر را می‌خوانيم، می‌گويد: «از نظر شما تمام مبارزاني كه به اين‌جا {سوريه} می‌آيند سلفی هستند. هركس كه بيايد و بجنگد و از برادرش، از اسلام و ارزش‌های خود دفاع كند، از نظر شما سلفی است. ما در اسلام می‌گوييم همۀ مسلمانان با هم برادرند. شما هم اگر مسلمان بوديد همين قدر برای‌تان فداكاری می‌كردم. به محض اينكه مسلمانی خانۀ راحتش را ترك می‌كند و در راه ‌الله می‌جنگد، از نظر شما تروريست حساب می‌شود. ولي اگر يك آمريكايی يا آلمانی، همين كار را در ارتش انجام بدهد، از نظر شما قهرمان است.»

  سليم آشكارا بنيادگراست ولي داعشی نيست و از ابوبكر بغدادی انتقاد می‌كند و خشونت او و ساير داعشيان را غيراسلامی می‌داند.

آن‌ها از اسلام فقط ریش را می‌بینند

  او دربارۀ ابوبكر بغدادی می‌گويد: «البغدادی، رهبر داعش، دائم با مسلمانان در جنگ است. آن‌ها پول هنگفتی دارند اما فقط خرابكاری می‌كنند. جهاد را درك نكرده‌اند، فرهنگ مسلمانان را نفهميده‌اند. نمی‌دانند كه بايد به مردم فرصت داد. آن‌ها 40 سال سيگار كشيده‌اند و حالا داعش از گرد راه آمده و با هر كسي كه سيگار بكشد مبارزه می‌كند. اين اسلام نيست. اسلام، هم عشق و هم عقل است. من نمی‌توانم سيگار را به يكباره از شخص سيگاری بگيرم. آن‌ها فقط از اسلام ريش و ريش و ريش را می‌بينند. آن‌ها كور هستند. اصلا هيچ چيز را نمی‌بينند. تنها چيزی كه می‌بينند، فقط احكام اسلام است. فكر می‌كنند هميشه حق دارند و هركس كه با آن‌ها و با بغدادی نيست در اشتباه است. داعش هيچ چيز به مردم نمی‌دهد. شهروندان را بيشتر از دشمن تحت فشار قرار می‌دهد. اگر به اين‌جا بياييد و با مجاهدين حقيقی آشنا شويد، ديگر آن‌ها را تروريست خطاب نمی‌كنيد.»

   سليم آلمانی است و پدر و مادر و اجدادش هم آلمانی بوده‌اند. اما در آلمان جزو اقشار تبهكار بوده. تودنهوفر می‌نويسد: «آن‌طور كه خودش می‌گويد در آلمان تا بخواهيد خرابكاري كرده. قصد دارد در سوريه با دفاع از مسلمانان در برابر رژيم اسد، اين خرابكاری‌های خودش را جبران كند. می‌خواهد آدم خوبی بشود.»

ارسال به دوستان
وبگردی