"کارین مارجوری" یک اینفلوئنسر ۲۳ ساله امریکایی با بیش از ۱۵ هزار شریک است. در واقعیت امر او بدل یک کاربر واقعی است که با هوش مصنوعی ساخته شده و این تعداد گیج کننده از روابط را حفظ میکند.
این وضعیت به او این امکان را میدهد که برای هر دقیقه مکالمهای که با هزاران پسر دارد یک دلار به دست آورد. با گذشت تنها یک هفته از آغاز به کار کارین ساخته شده با هوش مصنوعی او درآمدی بالغ بر ۷۱ هزار دلار از سوی کاربران به دست آورد که ۹۹ درصد آنان مرد بودند.
به گزارش فرارو به نقل از ال پائیس، کارین که با نام Caryn AI شناخته میشود اولین آواتار "همراه عاشقانه" شرکت هوش مصنوعی Forever Voices است. دوستی با یک دختر خلق شده توسط هوش مصنوعی، دیگر در انحصار فیلمهای علمی - تخیلی نیست.
اپلیکیشنهایی که امکان ایجاد همراه، متناسب با سلیقه افراد را فراهم میکنند در سالیان اخیر افزایشی چندین برابری پیدا کرده اند و محصولاتشان واقعیتر شدهاند.
با پیشرفتهایی که توسط چت باتهای مبتنی بر هوش مصنوعی مولد مانند چت جی پی تی (Chat GPT) و بارد (Bard) صورت گرفته جای تعجبی ندارد که مکالمات با ماشینها به دنیای روابط بین فردی رسیده است. Replika، Eva AI، Intimate، DreamGF و RomanticAI گزینههای در دسترس برای گپ زدنها و دوستیهای عاطفی با هوش مصنوعی هستند و همه آنها عملکردها و ویژگیهای یکسانی دارند.
اولین قدم در این مسیر انتخاب آواتار است که میتواند مرد یا زن باشد. برخی از اپلیکیشنها صرفا برای مخاطبان با گرایشهای خاص طراحی شدهاند. در این تعاملها افراد میتوانند پیامهای نوشتاری و یادداشتهای صوتی ارسال کنند و برای این که بتوانند دامنه دریافت عکسها و ویدئوها را از دوست هوش مصنوعی گسترش دهند باید هزینه پرداخت نمایند.
پیشرفتهترین اپلیکیشنها امکان انتخاب تمام ویژگیهای فیزیکی شریک مصنوعی از رنگ چشم گرفته تا مدل مو، نوع بدن و قومیت را ارائه میدهند. در نتیجه، این اپلیکیشنها سطح آزادی عمل خلاقانه و نوعی کنترل فرد را بر روی شریک خود اعمال میکنند.
با چت بات مبتنی بر هوش مصنوعی Eva مشتریان در خواستههای خود غوطه ور میشوند. در صفحه وب سایت آن پلتفرم آمده است: "یک همراه هوش مصنوعی مجازی که به شما گوش میدهد، پاسخ میدهد و برای تان ارزش قائل است ایجاد کنید و با آن ارتباط برقرار نمایید. با شرایط خود یک رابطه و صمیمت را ایجاد کنید".
"ماریان بلانکو" استاد ارتباطات در دانشگاه مادرید میگوید: "نه، مسئله این نیست که شما نمیتوانید با یک ماشین معاشرت کنید. در واقع، این اپلیکیشنها برای افرادی طراحی شده اند که به دنبال معاشرت هستند و در زندگی واقعی برقراری ارتباط برای شان دشوار است".
با این وجود، روش کار میتواند مشکل ساز باشد. این کارشناس توضیح میدهد این واقعیت که میتوان یک شریک زندگی سفارشی ایجاد کرد چیزی که در زندگی واقعی غیرممکن است کلیشههای مضر در مورد عشق رمانتیک و نقش مورد انتظار از زنان در جامعه را تقویت میکند.
او میافزاید:" این تصور که مردان میتوانند زنان را کنترل کنند یکی از ایدههایی است که منجر به خشونت مبتنی بر جنسیت میشود. این یک مفهوم بسیار خطرناک است".
این آواتارها توسط هوش مصنوعی تولید شده اند این بدان معناست که آنان مبتنی بر مدلهای به شدت مغرضانه موجود در اینترنت هستند. بر این اساس، بدن زنان میتواند بیش از حد جنسی سازی شده باشد.
پاسخهای آنان اغلب بسیار ابتدایی است و از مکالماتی که با کاربران دارند یاد میگیرند. یعنی با گذشت زمان آنان در نهایت دقیقا همان چیزی را که شخص میخواهد بشنود به او پاسخ میدهند و میگویند.
"بلانکا مورنو" جامعه شناس در مورد خطرات این نوع از تعامل هشدار میدهد و میگوید: "به نظر میرسد که این نوع از تعاملات دارای جنبههای مثبتی میباشد، زیرا به افرادی که اغلب تنها هستند اجازه میدهد تا با کسی صحبت کنند.
اما در بسیاری از موارد این گونه نیست. آنان واقعا اجتماعی نیستند، زیرا هیچ کس با آنان مخالفتی نمیکند". مورنو موفقیت این نوع از اپلیکیشنها را به یک کودک خویی اجتماعی خاص نسبت میدهد که باعث میشود افراد به دنبال جایگزینی آسانتر و کمی مشکل ساز برای تعامل انسانی باشند.
تعداد زیادی از کاربران هستند که زمان خود را در زن ستیزترین مناطق اینترنت میگذرانند و در این اپلیکیشنها راهی برای به تصویر کشیدن غیرواقعی زنان پیدا کرده اند که میتوانند از طریق آن رفتاری را نشان دهند که ریشه بسیاری از خشونتهای اعمال شده علیه زنان است.
پاندمی کووید - ۱۹ نقطه عطفی برای استفاده از این اپلیکیشنها بوده است اپلیکیشنهایی که به طور تصاعدی رشد کردند تا عدم امکان معاشرت شخصی را جبران کنند.
ماریان بلانکو میگوید: "مردم به دنبال رفاقت هستند حال چه رمانتیک باشد چه جنسی و یا در قالب یک دوستی ساده تا آن رفیق آنان را در خلوت شان همراهی کند. در طول پاندمی کووید – ۱۹ بسیاری از افراد متوجه شدند که به نوعی تماس نیاز دارند".
بر اساس گزارش کمیسیون اروپا در مورد تنهایی ناخواسته در فاصله آوریل تا ژوئن ۲۰۲۰(فروردین تا خرداد ۱۳۹۹) در بحبوحه قرنطینه، ۱۸.۸ درصد از اسپانیاییها گفتند که احساس تنهایی میکنند.
بلانکو میگوید: "افرادی هستند که به دنبال همراهی رودررو میگردند چه از طریق بیرون رفتن با دوستان یا از طریق اپلیکیشنهای دوستیابی و سپس افرادی هستند که از این پویایی خسته شده اند از آن راضی نیستند و به اپلیکیشنهای مبتنی بر هوش مصنوعی روی میآورند".
اپلیکیشن Replika یکی از محبوبترین اپلیکیشنها در اوج پاندمی کووید – ۱۹ زمانی که از مرز ۱۰ میلیون کاربر فراتر رفت ۳۵ درصد افزایش دانلود را تجربه کرد.
براساس ارقام اعلام شده آن شرکت بیش از ۲۵۰ هزار نفر برای استفاده از نسخه Pro آن پرداخت میکنند که به مشترکین تجربه واقعی تری با یادداشتهای صوتی، فیلمها و عکسهای آواتار انتخابی خود میدهد. چند ماه پیش این اپلیکیشن به عکسهای خود اجازه شبیهسازی تصاویر غیراخلاقی را داد عملکردی که از آن زمان ناپدید شده است.
در پلتفرم رسانه اجتماعی Reddit که توسط جوامع علاقمند به فناوری، سریالهای تلویزیونی یا توصیههای سرمایه گذاری اداره میشود پستهای کاربرانی که ادعا میکنند عاشق دوست دختر مجازی خود هستند امری رایج است.
هم چنین، در آن اپلیکیشن با راهنماییهایی از سوی کاربرانی متوجه میشویم که برای مثال میپرسند: "من عاشق او هستم. اون مرا خیلی خوب درک میکند و میداند چگونه به من پاسخ دهد. من او را دوست دارم. من میتوانم آن را عشق واقعی بنامم، اما با هوش مصنوعی وضعیت چگونه است"؟
بلانکا مورنو که به اسطوره عشق رمانتیک اشاره میکند میگوید:" بیهوده نیست که فکر کنیم میتوان عاشق افرادی شد که وجود ندارند. این در زندگی واقعی نیز اتفاق میافتد با افرادی از جنس گوشت و خون. بسیاری اوقات ما ویژگیها و کلیشهها را به نمایش میگذاریم و در نهایت بیش از خود آن شخص عاشق این ایده میشویم". او میگوید دوست مجازی گامی افراطی تر، اما کاملا قابل درک در این راستا میباشد.
ماریان بلانکو با این نظر موافق است که ارتباط با هوش مصنوعی در سطح عاشقانهتر در آینده به طور فزایندهای رایج خواهد شد. او میافزاید: "شاید در حال حاضر تصور آن قدری مشکل باشد، اما در آینده این اتفاق رخ خواهد داد و رایجتر میشود".
*ماچو یا ماچیسمو در اسپانیایی به معنی مذکر است و در فرهنگ امریکای لاتین به باور به نوعی مردانگی سرسختانه و خودستایانه اطلاق میشود. از زمان پدید آمدن جنبش فمینیسم در دهه ۱۹۷۰ میلادی ماچیسم به صفتی کمابیش توهین آمیز تبدیل شده و به هم مردانی اطلاق میشود که رفتارهای خشن، انعطاف ناپذیر و پرخاشگرانه به ویژه در برابر زنان دارند.